قصه همون دلی که........

شاعرانه عاشقانه اجتماعی درهم

قصه همون دلی که........

شاعرانه عاشقانه اجتماعی درهم

گنجشک می چرخد....................

گاهی واقعن فکرمیکنم که عقده دارم یا به عبارت دیگر عقده ایم ولی نه به آن 

 

 معنی که همه در ذهن دارند(بلا به دور ُدور ازجانم)یعنی از بس از بی امکاناتی 

 

 وبدشانسی و.......................به آرزو هایم نرسیده ام عقده کرده ام ُقبول  

 

دارم کله ام پرباد است و سرم بوی قورمه سبزی می دهد اما دهنم که 

 

 بوی شیر که نمی دهد................................  

 

چند روز پیش به خواهرم گفتم من در خودم این توانایی را می بینم که 

 

 نماینده مجلس شوم خواهرم با دستش حرکتی را نشان داد یعنی  

 

 

گنجشک دور سرت می چرخد شدید.................  

 

یا من کتاب شعرم را می توانم چاپ کنم اما یک یا دو میلیون برای  

 

 

پیش پرداخت ندارم.............  

یا به طور وحشتناکی دوست پلیس باشم اما در این کشور پلیس زن شدن 

 

  مثل گذشتن از هفت خوان رستم است آنهم وقتی رشته ات علوم  

 

آزمایشگاهی دامپزشکی باشه تازه پارتی هم نداشته باشی  

 

سایتش هم که فقط می گه از طریق نیروی انتظامی اقدام کنید یه یه یه  

 

(حرکت لبم رو خودتون تصور کنید ) 

 

یا دوست دارم دارم یک کلینیک دامپزشکی برای درمان انواع حیوانات داشته  

 

باشم مثل فیلم های تر وتمیز خارجی اما کو پول ُکو تخصصُ بابا کی میاد گربه  

 

ای روکه به زوربا یک دنبه انداختن تو کوچه شرش رو کم کرده بیاره پیش من و  

 

بگه ببخشید گربه ام چندروزه گوشت گوسفند می خوره  

 

بالا میاره .......................؟ّای باجی ..................ای دادا......................... 

 

(پانوشت:اگه راهنمایی یا همدردی یا درمان وخلاصه حرفی داشتید 

 

 

 حتمن نظر بذارید برای هر یک از موارد بالا مخلصیم................)

نظرات 3 + ارسال نظر
سعدی سه‌شنبه 9 آذر‌ماه سال 1389 ساعت 08:25 ب.ظ

نماینده مجلس که معلوم است نمی توانی بشوی چون اصلا بلد نیستی دروغ بگویی ... پلیس زن هم اصلا امکان ندارد بشوی چون احساساتت رو نمی تونی سرکوب کنی و یکی رو با باتوم خرد و خمیر کنی .. این دو تا کار از دستت بر نمیاد .. ولی کتاب شعرت رو می تونی چاپ کنی از تیراژ خیلی کم شروع کن .. من که فعلا خودم جیبم خالیه وگرنه کتاب داستان خودمو چاپ می کردم .. با کلینیک دامپزشکی خیلی موافقم . به شرطی که خودت هم وارد کار خرید و فروش گربه های خانگی بشی و بعد با تضمین سلامتی بفروشی .. ولی می دونی .. با این دلسوزی و دل رحمی که من و تو داریم نمی تونیم گربه های با دندون تیز رو خانگی کنیم .. چون خیلی باید عذابشون بدیم .. ولی با این همه توی این مورد اگه بخوای راه حل هایی وجود داره.. به شرطی که نترسی و تا آخرش باشی ..

تینا سه‌شنبه 9 آذر‌ماه سال 1389 ساعت 10:28 ب.ظ http://nostalgia95.blogspot.com

الان یه سوالی واسم پیش اومد: حالت چطوره؟؟؟

من چهارشنبه 10 آذر‌ماه سال 1389 ساعت 03:46 ب.ظ

بدترین درد این نیست که عشقت بمیره!

بدترین درد این نیست که به اونی که دوستش داری نرسی!

بدترین درد این نیست که عشقت بهت نارو بزنه!

بدترین درد اینه که عاشق یکی باشی و اون ندونه!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد