قصه همون دلی که........

شاعرانه عاشقانه اجتماعی درهم

قصه همون دلی که........

شاعرانه عاشقانه اجتماعی درهم

مهربد مادر.....

سلام دوستان قدیم وجدید....

نزدیک ده ماه از درکذشت پدرم میکذرد  .و هنوز فکر مبنم که نه مطمینم که هست در همین نزدیمی ومواظب هممونه...

این مدت یه عضو حدید به خونواده پدر عزیزم اضافه شده...یه پسرکوچولو...یه هدیه یه معجزه ا ز سمت خدا....پسرمن...آقا مهربد.من....تازه سه ماهش شده.....بابایی هرگز از یاد ما نمیری..پسرم بزرگ شو تا با تو آرزوهایم قد بکشد....


هرگز از یاد من آن سرو خرامان نرود...