قصه همون دلی که........

شاعرانه عاشقانه اجتماعی درهم

قصه همون دلی که........

شاعرانه عاشقانه اجتماعی درهم

کاش هنوزم همه رو 10تا دوست داشتیم......(1)

بچه که بودیم چه دل های بزرگی داشتیم،اکنون که بزرگیم چه دلتنگیم.......



کاش دلامون به بزرگی بچگی بود کاش برای حرف زدن نیازی به صحبت کردن


نداشتیم وفقط نگاه کافی بود.......


بچه که بودیم توجمع گریه می کردیم ،بزرگ که شدیم تو خلوت.....



بچه که بودیم راحت دلمون نمی شکست بزرگ که شدیم ،خیلی آسون


دلمون می شکنه....


بچه که بودیم همه رو 10 تا دوست داشتیم ،بزرگ که شدیم بعضی ها رو


هیچی،بعضی هارو کم،وبعضی هارو بی نهایت دوست داریم......



ادامه دارد.......



نظرات 1 + ارسال نظر
مونس چهارشنبه 1 تیر‌ماه سال 1390 ساعت 11:50 ق.ظ http://satrekhaosh.blogfa

سلام خانمی منون از حضورت /دلم واست تنگیده من دارم واسه ارشد می خونم /تو در چه حالی/////////
بازم بیا وسیع باش و تنها وسر به زیر . سخت

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد