قصه همون دلی که........

شاعرانه عاشقانه اجتماعی درهم

قصه همون دلی که........

شاعرانه عاشقانه اجتماعی درهم

آقا! منم کسی که به تو راه بسته‌ام

می‌کرد مشق دیگری از قاف و شین و عین  

 

در محضر نگاه رحیمانه حسین  

 

شوق وصال در دل بال و پرش شکفت  

 

اقرار را بهانه پرواز کرد و گفت:  

 

 سنگی که قلب آینه‌ها را شکسته‌ام  

 

 آقا! منم کسی که به تو راه بسته‌ام  

 

حالا ولی به سوی شما بازگشته‌ام   

 یعنی که من به سمت خدا بازگشته‌ام  

 

 تا سرنوشت دائمی‌ام را عوض کنم  

 

بگذار با تو زندگی‌ام را عوض کنم

نظرات 2 + ارسال نظر
سعید بیابانکی پنج‌شنبه 3 دی‌ماه سال 1388 ساعت 04:10 ب.ظ

حافظه م خراب شده .باید رم اضافه کنم ! شاید عکستون رو نمی شناسم !

محمد قره باغی دوشنبه 7 دی‌ماه سال 1388 ساعت 03:32 ب.ظ http://www.nasleman.blogfa.com

با سلام.به روزم.شعرتون رو حتما میخونم و نظر میدم.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد