قصه همون دلی که........

شاعرانه عاشقانه اجتماعی درهم

قصه همون دلی که........

شاعرانه عاشقانه اجتماعی درهم

شبیه پرنده...........

 سلام باورتون میشه اونقدر کم حوصله شدم که دیگه توانایی تایپ شعرهای  

 

خودمو ندارم.از غزل های دیگران لذت ببرید تا من سر حوصله بیام  

 

لطفن............... 

 

دلــم شـــبیه  شـقایق که داغ دید و نگفت 

 

صـــداقــتی هــم ازآئیــنه ها ندیدو نگفت

 

تمـام ثــانـیه ی شــب عـبــور عـابـر بود 

 

صدای پای تـرا جاده می شـنـید و نگفت

 

دلــــــم شــــبیه پــرنــده مـیان تـاریــکی 

 

شـبی زجنــگل دســتان تو پـرید و نگفت 

 

نـگاهــم آیــنه شـــد در بــخـارِ هــا نشده 

 

بلـور هق هق آئیــنه ام چکـــید و نگفت

 

سـتاره هاکه همان تکه های خورشیدند 

 

کسوف هم سرخورشید را برید و نگفت    

سارا

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد