قصه همون دلی که........

شاعرانه عاشقانه اجتماعی درهم

قصه همون دلی که........

شاعرانه عاشقانه اجتماعی درهم

تا وقت مرگ حوصله دارم برای تو

من مدتی است ابر بهارم برای تو


باید ولم کنند ببارم برای تو


این روزها پر از هیجان تغزّ لم


چیزی بجز ترانه ندارم برای تو


جان من است و جان تو،امروز حاضرم


این را به پای آن بگذارم برای تو


از حدّ «دوست دارمت» اعداد عاجزند


اصلاًنمی شود بشمارم برای تو


این شهر در کشاکش کوه و کویر و دشت


دریا نداشت دل بسپارم برای تو


من ماهیم تو آب،تو ماهی و من آفتاب


یار منی و مثل تو یارم برای تو


با آن صدای ناز برایم غزل بخوان


تا وقت مرگ حوصله دارم برای تو


مهدی فرجی

نظرات 3 + ارسال نظر
نوید یکشنبه 15 آبان‌ماه سال 1390 ساعت 09:09 ب.ظ http://www.asrejomeyepiyaderow.blogfa.com

سلام !
فکر نمی کنید اگر حرف ِ ( و ) را از سطر ِ اول ِ بیت ِ ششم برداریم وزن راحت تر و سالم تر بشود ؟

[ من ماهی ام تو آب ، تو « ماه » ی ، من آفتاب ]



سبز و سرفراز باشید .

من شنبه 26 آذر‌ماه سال 1390 ساعت 10:41 ق.ظ

درباره ی دوچشم تو حرفی نمی زنم
لعنت به من که این همه با دوست، دشمن ام

ای چشم مهربان تو مفعول و فاعلات
من مثل شاهنامه فعولن فعولنم

این دست های رو شده یک مرد عاشق ست
بازی تمام شد من در دست این زنم

باید مرا ببخشی اگر تشنه مانده ای
آه ای زمین سوخته ابری سترونم

ای کاش قلب گرم تو را برق می گرفت
من یک چراغ نفتی سردم که روشنم

سنگین شدی برای خودت نشکنی مرا
حتما خیال می کنی از جنس آهنم

شال و کلاه کن مگر از روی اتفاق
با برف سال بعد بیایی به دیدنم

در شهر رشت هیچ کس عاشق نمی شود
تنها کسی که عقل ندارد فقط منم

شهین شنبه 3 دی‌ماه سال 1390 ساعت 12:28 ب.ظ http://madadi-shahin.blogfa.com

از تـ ـو دِلگیــ ـر نیـستَم

از دِلـَ ـ ـم دِلگیــرمـــ...

کــِ.. نَبـ ـودَنَت را صَبــ ـورانهــِ... تــَحَمُل مے ـکُنـَـد

بـے هیـ ـچ شِکــوِه اـے ...



برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد