پل ها همیشه با لرزه هایی خراب می شوند و فرو می ریزند .. زیرا پل ها رو با عقل و منطق مهندسی می سازند ... همین است که مولانا می گوید پای استدلالیون چوبی بود .. پای چوبی سخت بی تمکین بود... من برای بازگشتن بال هایی دارم از جنس عشق ... برای رسیدن پرواز می کنم ... بگذار پل ها شکسته باشند .. من که به پل نیاز ندارمممممم ...دوباره به چشمانم نگاه کن.. برق می زند .. به خیر خواهی زندگی اعتماد کن عزیز .........
سلام دختر خوب سطر اول را دو تکه کن تا ریتم شعر بهتر شود "دور می شوی انگار، هرگز نبوده ای..." سطر آخر هم از سر تنبلی سروده شده، می خواهد همه چیز را تمام کند!
" دور می شوی انگار، هرگز نبوده ای چه نگاه هایی که پشت سرت به زمین ریخت تا راه رفته را بازگردی اما پل ها سالهاست که برای رسیدن ساخته نمی شوند!
البته مصرع آخرش مال یکی از شعرهای خودمم هست.و این اعمال نظر من می شه!! شاید خودت بهتر بتونی پایان بندیشو درست کنی!
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
لطفا بیاید که نوشته جدید گذاشتم.
پل ها همیشه با لرزه هایی خراب می شوند و فرو می ریزند .. زیرا پل ها رو با عقل و منطق مهندسی می سازند ... همین است که مولانا می گوید پای استدلالیون چوبی بود .. پای چوبی سخت بی تمکین بود... من برای بازگشتن بال هایی دارم از جنس عشق ... برای رسیدن پرواز می کنم ... بگذار پل ها شکسته باشند .. من که به پل نیاز ندارمممممم ...دوباره به چشمانم نگاه کن.. برق می زند .. به خیر خواهی زندگی اعتماد کن عزیز .........
سلام
پای برهنه به بدرقه ات آمده ام....
شاید دلت بسوزد و کفش هایت جاده را برگردد....!!
خوشحال شدم از خوندنت خواهر،
بازم میام.... بازم بیا
سلام دختر خوب
سطر اول را دو تکه کن تا ریتم شعر بهتر شود
"دور می شوی انگار،
هرگز نبوده ای..."
سطر آخر هم از سر تنبلی سروده شده، می خواهد همه چیز را تمام کند!
" دور می شوی انگار،
هرگز نبوده ای
چه نگاه هایی که پشت سرت به زمین ریخت
تا راه رفته را بازگردی
اما
پل ها
سالهاست که برای رسیدن ساخته نمی شوند!
البته مصرع آخرش مال یکی از شعرهای خودمم هست.و این اعمال نظر من می شه!! شاید خودت بهتر بتونی پایان بندیشو درست کنی!