قصه همون دلی که........

شاعرانه عاشقانه اجتماعی درهم

قصه همون دلی که........

شاعرانه عاشقانه اجتماعی درهم

چشم های مزاحم

سلا م دوستان عزیزم این شعر قرار بود غزل بشه شد دوبیتی یعنی بیشتر


نجوشید زورکی که نمیشه!تا نظر شما چی باشه؟



گاهی شبیه خودم داد می زنم


می بارم از تو ولی شاد می زنم


از چشم های مزاحم ـ فراریم


با گوشه های لبت باد می زنم

نظرات 1 + ارسال نظر
محمدعلی مهدی پور شنبه 21 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 05:25 ب.ظ

این سرزمین هرشب روی سرِ زنی خراب می شود؛
شعر زیبایی است هم زیباست و هم با شهامت نوشتی بهت تبریک میگم.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد