به درک که میخانه ندارد این شهر
نداشته باشد!
بی آنکه بفهمم چه می گویی/حتی یک کلمه
به سلامتی همین لحظه
سر می کشم صدایت را
و مستِ مست
تعابیر تازه ای از دست های تو و
دلایل چگونگی هر چیزی کشف می کنم
حتی اگر صبح
تو به راه خودت بروی و
تعابیر کهنه هماره پایشان توی یک کفش باشد و
من خواب های ندیده ام را بشمارم
مهدیه لطیفی