باران شدی و باز هوا ابری ات شده
این باد سرد باعث بی صبری ات شده
چتر محبت تو شده سر پناه من
باران شدی ببار به دشت نگاه من
موسیقی ترنم باران ، صدای عشق
شاعر شدم که پیش روم پابه پای عشق
مادر ببین به عشق تو تصنیف خوان شدم
تو آن الهه ای که برایت بنان شدم
با اشک خود به زندگی ام شور داده ای
بر مثنوی تو جلوه ماهور داده ای
عشق شما خدای نکرده اگر نبود
اصلاً غزل نبود ، سرودن هنر نبود
هر شب سیاه مشق نوشتم برای تو
مانده میان هر غزلم ردّ پای تو
در عکس های کودکی ام پرسه می زنم
تا بشنوم به گوش دلم ، لای لای تو
" خیر از جوانی ات " غزل هر شب تو بود
یادش به خیر، خیر جوانی ، دعای تو
در آخر غزل به خدا می سپارمت
مثل همیشه از ته دل دوست دارمت
امیر حسین آکار
اکرم عزیز سلام
از اینکه شعر کولی یا همان فالگیر را در وبلاگ عزیز شما می بینم خوشحالم
لطف شما را فراموش نخواهم کرد
خاطره روزهای زابل را مدام مرور می کنم
آشنایی با عزیز ارجمندی چون ما از افتخارات من در این سفر بود
امیدوارم بیشتر از خودتان بنویسید هرچند در این دقایق معصوم از سروده های عزیزانی که شما انتخاب کرده بود نهایت اذت و استفاده را بردم
از اینکه شعر سارا مشکل دانلود دارد عذر میخواهم
یک سی دی حاوی مجموعه آثار حقیر را می توانید از دوست ارجمندم جناب ناظمی بگیرید
سپاسگزارم از لطف بی نهایت شما
عزیز باشید