قصه همون دلی که........

شاعرانه عاشقانه اجتماعی درهم

قصه همون دلی که........

شاعرانه عاشقانه اجتماعی درهم

چقدر نگاه.......چقدر تاثیر

نظرات 4 + ارسال نظر
نورا لک سه‌شنبه 7 دی‌ماه سال 1389 ساعت 03:12 ب.ظ http://www.ghasambeghalam.parsiblog.com

سلام دختر خوب
به روزم با چند تا کوتاه

man hamonam ke hamisheeeeeeeeee چهارشنبه 8 دی‌ماه سال 1389 ساعت 01:28 ق.ظ



می دونم وقت دلتنـگی ، تو هم مثل خـودم می شی

یه لحظـه ساکتـی و بعد ... مثِ اسپنـد رو آتیشی



نمی دونم چـرا دوری ؟ نمی فهمم چـرا اینجـام ؟

نمی پرسم چرا رفتی ؟ ... فقط حس می کنم ، تنهام



عزِیزِ خـوبِ مغـرورم ! ببین آشـوبو توُ چشمام

همـون مردابِ غمگینم ! که این روزا فقط دریام !



درست توُ بدترین لحظه ... همون وقتی که باید موند !

بگو چی شد ؟ چرا رفتی ؟ چه احساسی تو رو ترسوند ؟



نمی دونم !! ... ولی شاید ، جـوابِ سادگِی اینه !

یه چیـزی توی این دوری ! شبیه عشق ... شیرینه

بی طرف پنج‌شنبه 5 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 03:36 ب.ظ

فکر میکنید چرا اینطوریه یعنی همیشه مقصر اقایان هستند اگه به چیزی که اسلام گفته گوش کنید این طوری نمیشه

سلام خمیشه که نه در اکثر موارد وباید متذکر بشم که من از لحاظ ظاهری نرمال هستم وچادر می پوشم اسلام مگر چیزی بیش از این گفته؟

پارسا جمعه 26 فروردین‌ماه سال 1390 ساعت 04:10 ب.ظ

ببین من با اینکه پسرا اینکارارو میکنن موافق نیستم ولی من این مثال و خیلی قبول دارم که :
تا ماده نکند غمزه بازی نر نمی کند دست درازی

برعکس آنچه از نوشته ام برداشت شده چادری ام و پوششمو دوست می دارم واینکه متاسفانه در اکثر موارد آنهایی هم که سر به کار خود دارند هم مورد بی مهری یا پرمهری کاذب جنس مخالف قرار می گیرند

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد