قصه همون دلی که........

شاعرانه عاشقانه اجتماعی درهم

قصه همون دلی که........

شاعرانه عاشقانه اجتماعی درهم

سر دسته ی مرغان مهاجر هستی

سر دسته ی مرغان مهاجر هستی

پیغمبری و همیشه کافر هستی

محکوم به عاشق شدنی بیچاره

تنها به گناه اینکه شاعر هستی

 

 

 

 

تا این نگاه خسته را امید باشد

تا در دل سرد زمستان عید باشد

بین تمام روزهای سرد تقویم

دی مفتخر شد مرکب خورشید باشد 

 

گرمای نهفته ی تب هر آهی  

پایانه ی خسته ی هزاران راهی

با آمدنت پشت زمستان لرزید

تو نازترین شکوفه ی دی ماهی 

 

 

محمد قره باغی

 

نظرات 1 + ارسال نظر
مارال پنج‌شنبه 1 بهمن‌ماه سال 1388 ساعت 04:54 ب.ظ http://hideaway.blogsky.com/

منظورت منم دیگه؟تولدم مبارک.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد